punishable
معنی
قابل مجازات، سزاپذیر
سایر معانی: قابل تنبیه، تنبیه پذیر، سزاوار گوشمالی، قابل کیفر
[حقوق] قابل مجازات، قابل کیفر، مستوجب کیفر
سایر معانی: قابل تنبیه، تنبیه پذیر، سزاوار گوشمالی، قابل کیفر
[حقوق] قابل مجازات، قابل کیفر، مستوجب کیفر
دیکشنری
مجازات
صفت
punishable, culpableقابل مجازات
punishableسزاپذیر
ترجمه آنلاین
قابل مجازات