معنی

[ریاضیات] سفته

دیکشنری

سوراخ شده
فعل
puncture, delve, pierce, pierce, dig a hole, perforateسوراخ کردن
punctureپنچر شدن
prick, punctureخلیدگی

ترجمه آنلاین

سوراخ شده

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.