punching
/ˈpənt͡ʃɪŋ/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

منگنه زنی
سایر معانی: منگنه زنی
[ریاضیات] منگنه کاری، سوراخ کردن، سمبه کاری

دیکشنری

مشت زدن
اسم
punchingمنگنه زنی

ترجمه آنلاین

مشت زدن

واژه‌های مشابه

needle punching non woven

[نساجی] منسوجات بی بافت سوزنی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش