proximity fuze
/prakˈsɪmətifjuːz/

معنی

(چاشنی الکترونیکی که هنگام نزدیک شدن به هدف بمب و غیره را منفجر می کند) ماسوره ی خودکار، فیوز مخصوص انفجار مرمی پرتابه از مسافت دور
[برق و الکترونیک] فیوز مجاورتی فیوزی که با قرار گرفتن هدف در محدوده معینی، نزدیک فیوز، کلاهک رامنفجر می کند . یک منبع ریزموج می توان عنصر فعال ساز باشد.

ترجمه آنلاین

فیوز مجاورتی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.