provocation
/ˌprɑːvəˈkeɪʃn̩/

معنی

فتنه انگیزی، انگیزش، انگیختگی
سایر معانی: تحریک، برانگیزش، خشم، برافروختگی، اغضاب، علت انگیختگی

دیکشنری

تحریک
اسم
seduction, instigation, incitement, provocation, abetmentفتنه انگیزی
motivation, stimulation, urge, incitement, provocation, animationانگیزش
motivation, provocationانگیختگی

ترجمه آنلاین

تحریک

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.