provincialism
معنی
گویش یا لهجه محلی، عقاید وافکار محدود محلی
سایر معانی: محلی گرایی، ناحیه گرایی، کوته اندیشی، کوته نظری، دهاتی واری، رسم محلی، ویژگی محلی
سایر معانی: محلی گرایی، ناحیه گرایی، کوته اندیشی، کوته نظری، دهاتی واری، رسم محلی، ویژگی محلی
دیکشنری
استانیگری
اسم
provincialismگویش یا لهجه محلی
provincialismعقاید وافکار محدود محلی
ترجمه آنلاین
ولایت گرایی