provenance
/ˈprɑːvənəns/

معنی

حد، اصل، منشاء، زادگاه، منبع، منطقه قدرت یا درک
سایر معانی: سرچشمه، سرمنشا، اشتقاق، مبدا
[زمین شناسی] منشأ، خاستگاه - منطقه منشأ، به ویژه منطقه ای که مواد تشکیل دهنده یک سنگ یا رخساره رسوبی از آنجا مشتق می شود. همچنین سنگ هایی که این ناحیه از آن ها تشکیل می شود.

دیکشنری

پروانه
اسم
origin, source, origination, provenance, genesis, principleمنشاء
birthplace, provenanceزادگاه
origin, principle, axiom, maxim, element, provenanceاصل
source, original, fount, provenance, fountainhead, wellspringمنبع
limit, extent, bound, measure, margin, provenanceحد
provenanceمنطقه قدرت یا درک

ترجمه آنلاین

منشأ

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.