protuberance
/proˈtuːbərəns/

معنی

بادکردگی، بر امدگی، تورم، قلنبگی
سایر معانی: اندام بیرون زده، چیز ورقلمبیده، برجستگی، برآمدگی، غده، ورقلمبیدگی، برقلیدگی (protuberancy هم می گویند)

ترجمه آنلاین

برآمدگی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.