protraction
/prəˈtrækʃn̩/

معنی

طرح، تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی
سایر معانی: تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی
[ریاضیات] امتداد

دیکشنری

استقامت
اسم
length, run, protractionامتداد
plan, design, layout, project, scheme, protractionطرح
extension, holdover, continuation, prorogation, protraction, revivalتمدید
protractionنقشه کشی طبق مقیاس معینی

ترجمه آنلاین

طولانی شدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.