program
معنی
سایر معانی: برنامه ی تلویزیونی (یا سینمایی و غیره)، نمایش، در برنامه قرار دادن، برنامه ریزی کردن، برنامه نوشتن (انگلیس: programme)، (در اصل) اعلامیه، فهرست، برنامه ی نمایش، نحوه ی انجام، (کامپیوتر) برنامه، برنامه دادن (به)، پردازشنامه، برنامه دار کردن
program(me)
دستور، طرح اجراى کار، ترتیب کار، برنامه درست کردن
[کامپیوتر] برنامه نوشتن، برنامه - برنامه - مجموعه ای از دستورالعمل ها که برای اجرا به کامپیوت ارائه می شود. برنامه می تواند به هر زبان برنامه نویسی مانند، بیسیک یا پاسکال، یا زبان اسمبلی نوشت . نگاه کنید به application program; utility .
[برق و الکترونیک] برنامه 1. توالی دقیقی از دستورالعملهای رمز شده که برای حل مسئله در کامپیوتر به کار می رود . یک برنامه کامل شامل طرحهایی برای تبدیل داده ها و استفاده مؤثر از نتیاج است . 2. توالی سیگنالهای صوتی یا سیگنالهای صوتی و تصویری ارسال شده به منظور سرگرمی یا اطلاعات . - برنامه
[بهداشت] برنامه
[ریاضیات] برنامه
[آب و خاک] برنامه