معنی

شروع، سراغاز، مقدمه، رساله مقدماتی، مقدمه سخنرانی، دوره مقدمتی
سایر معانی: (نادر) مقدمه، پیشگفتار

دیکشنری

امیدوارم
اسم
proemرساله مقدماتی
introduction, preface, prelude, preamble, prologue, proemمقدمه
beginning, exordium, foreword, opening, preface, proemسراغاز
proemمقدمه سخنرانی
start, beginning, onset, inception, resumption, proemشروع
proemدوره مقدمتی

ترجمه آنلاین

proem

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.