productivity
معنی
سایر معانی: فراورش
[حسابداری] بهره وری
[کامپیوتر] بهره وری
[زمین شناسی] قدرت تولید،بازدهی - الف)واژه ای عمومی برای باروری آلی توده آب. - ب)ظرفیت دریاچه برای ایجاد یک موجود زنده خاص.ج) باروری اولیه. د)تولید.
[صنعت] بهره وری، فرآورش، سودمندی
[نساجی] کارایی - بهره وری - قابلیت تولید
[ریاضیات] قابلیت تولید، بهره دهی، بهره وری، قدرت تولید، بهره زایی، باروری