productiveness
معنی
بار اوری، حاصل خیزی، نیروی تولید، پرکاری، سودمندی
دیکشنری
مولد بودن
ترجمه آنلاین
بهره وری
مترادف
abundance ، copiousness ، fecundity ، feracity ، fruitfulness ، generative capacity ، gravidity ، luxuriance ، plentifulness ، potency ، pregnancy ، productivity ، prolificacy ، prolificity ، prolificness ، puberty ، pubescence ، richness ، uberty ، virility