probationer
/proˈbeɪʃənər/

معنی

کارمند تحت ازمایش، کارمند استاژ، زندانی ازاد شده بقید شرف
سایر معانی: کسی که رفتار سنجی می شود یا دوران آزمایشی را می گذراند، عفو مشروط

دیکشنری

آزمودنی
اسم
probationerکارمند تحت ازمایش
probationerکارمند استاژ
probationerزندانی ازاد شده بقید شرف

ترجمه آنلاین

مشروط

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.