probationer
معنی
کارمند تحت ازمایش، کارمند استاژ، زندانی ازاد شده بقید شرف
سایر معانی: کسی که رفتار سنجی می شود یا دوران آزمایشی را می گذراند، عفو مشروط
سایر معانی: کسی که رفتار سنجی می شود یا دوران آزمایشی را می گذراند، عفو مشروط
دیکشنری
آزمودنی
اسم
probationerکارمند تحت ازمایش
probationerکارمند استاژ
probationerزندانی ازاد شده بقید شرف
ترجمه آنلاین
مشروط