privation
/praɪˈveɪʃn̩/

معنی

فقدان، سختی، محرومیت، محروم سازی، تعلیق مقام
سایر معانی: بی بهرگی

دیکشنری

حقوق خصوصی
اسم
deprivation, exclusion, privation, frustration, bereavement, proscriptionمحرومیت
lack, loss, absence, privation, forfeiture, bereavementفقدان
exclusion, deprivation, frustration, privation, ousterمحروم سازی
privationتعلیق مقام
hardness, hardship, difficulty, adversity, trouble, privationسختی

ترجمه آنلاین

محرومیت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.