presentiment
/prɪˈzentɪmənt/

معنی

دلهره، حس، عقیده قبلی نسبت بچیزی، روشن بینی قبلی، احساس وقوع امری از پیش
سایر معانی: دلواپسی، دلشوره، (از چیز بد) پیش آگاهی

دیکشنری

پیش فرض
اسم
apprehension, presentimentدلهره
sense, feeling, sensation, presentiment, energyحس
presentimentعقیده قبلی نسبت بچیزی
presentimentروشن بینی قبلی
presentimentاحساس وقوع امری از پیش

ترجمه آنلاین

ابراز وجود

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.