prepaid
/priˈpeɪd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

(زمان گذشته و اسم مفعول: prepay) از پیش پرداخته شده، پیش پرداخته، پیش پرداخت شده، از قبل پرداخت شده بازرگانى : پیش پرداخت
[ریاضیات] پیش پرداخت

دیکشنری

پیش پرداخت شده
صفت
prepaidپیش پرداخت شده

ترجمه آنلاین

پیش پرداخت شده

واژه‌های مشابه

prepaid card

همراه‌کارت پیش‌پرداختی [مهندسی مخابرات] کارتی اعتباری که مربوط به تلفن ‌همراه است و متناسب با مبلغ خرید آن، می‌توان‌ با آن مکالمۀ تلفنی انجام داد|||متـ . همراه‌ ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

prepaid expense

[حسابداری] پیش پرداخت هزینه [ریاضیات] هزینه ی پیش پرداخت، پیش پرداخت هزینه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

prepaid expenses

[حسابداری] پیش پرداخت هزینه ها

دیکشنری انگلیسی به فارسی

prepaid items

[حسابداری] پیش پرداختها، اقلام پیش پرداخت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

charges prepaid

[حقوق] پیش پرداخت کرایه (حمل)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

freight prepaid

کرایۀ پیش‌پرداخته [حمل‌ونقل دریایی] کرایه‌ای که فرستندۀ کالا در مبدأ و قبل از حمل کالا پرداخت می‌کند و معمولا با مبادلۀ بارنامه همراه است ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش