premonitory
/prəˈmənətəri/

معنی

تحذیر کننده، اخطار کننده، برحذر دارنده
سایر معانی: اخطار کننده، تحذیر کننده، برحذر دارنده

دیکشنری

پیشگویی
صفت
premonitoryتحذیر کننده
premonitoryاخطار کننده
premonitoryبرحذر دارنده

ترجمه آنلاین

پیشآگاهی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.