prefabricate
معنی
پیس ساختن
سایر معانی: (به ویژه در مورد خانه) از پیش ساختن (و در محل سوار کردن)، پیش ساخت کردن، prefab : پیس ساختن، پیش ساخته، پیش سازی شده
سایر معانی: (به ویژه در مورد خانه) از پیش ساختن (و در محل سوار کردن)، پیش ساخت کردن، prefab : پیس ساختن، پیش ساخته، پیش سازی شده
دیکشنری
پیش ساخته
فعل
prefabricate, prefabپیس ساختن
ترجمه آنلاین
پیش ساخته