معنی

مانع جلو راهایجاد کردن
سایر معانی: (از قبل) جلوگیری کردن، پیشگیری کردن، مانع شدن، مسدود کردن
[حقوق] ممانعت کردن، جلوگیری کردن، کنار گذاشتن، مسدود کردن

دیکشنری

متوقف کردن
فعل
precludeمانع جلو راهایجاد کردن

ترجمه آنلاین

مانع

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.