معنی

پیش روی، سبقت، تقدم، انحراف مسیر، تغییر جهت محور جسم گردند
سایر معانی: (مکانیک) انحراف مسیر، (حرکت) تقدمی (یا تقدیمی)، (فرفره و غیره) تغییر محور، آسه جنبی، عمل پیشتر بودن (از نظر مکان یا زمان یا رتبه یا اهمیت)، ارجحیت، ارشدیت، پیش کسوتی، اولویت، پیشی، مخفف: precession of the equinoxes، تغییر جهت محور جسم گردند مثل فرفره
[شیمی] تقدیمی
[برق و الکترونیک] تغییر جهت تغییر در جهت محور ژیروسکوپ یا جسم گردان دیگر .
[ریاضیات] تسریع، تعجیل، انحراف مسیری، تقدم، سبقت، حرکت تقدیمی

دیکشنری

پیش فرض
اسم
overtaking, overtake, precession, lead, precedence, supremacyسبقت
precessionانحراف مسیر
priority, primacy, precedence, preference, lead, precessionتقدم
advance, progress, precession, onrush, march, antecedenceپیش روی
precessionتغییر جهت محور جسم گردند

ترجمه آنلاین

تقدم

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.