معنی

جادو گر، کاهن، کنفرانس پر تشریفات، مجلس انس پر سر وصدا، نشست وگفتگو کردن
سایر معانی: (سرخپوست) حکیم باشی، شفادهنده، گردهمایی سرخ پوستان (همراه با پایکوبی و تناول خوراک)، (امریکا - عامیانه) گردهمایی، (به ویژه سرخپوستان) گردهم آمدن و پایکوبی کردن، جشن گرفتن، درمیان سر  پوستان امریکای شمالی کاهن

دیکشنری

معاشرت
اسم
Druid, powwowکاهن
powwowکنفرانس پر تشریفات
spellbinder, conjurer, conjuror, hex, magician, powwowجادو گر
powwowمجلس انس پر سر وصدا
فعل
powwowنشست وگفتگو کردن

ترجمه آنلاین

وای

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.