معنی

پیکر نگار، صورتگر
سایر معانی: پیکر نگار، صورتگر

دیکشنری

تصویرگر
اسم
painter, portraitist, portrayerپیکر نگار
portraitist, portrayerصورتگر

ترجمه آنلاین

تصویرگر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.