portraiture
معنی
تعریف، نقاشی از صورت
سایر معانی: رجوع شود به: portrait، صورتگری، رخساره پردازی، رخ نگاشتگری، تصویرسازی، پیکر نگاری، تصویر کردن
سایر معانی: رجوع شود به: portrait، صورتگری، رخساره پردازی، رخ نگاشتگری، تصویرسازی، پیکر نگاری، تصویر کردن
دیکشنری
پرتره
اسم
portraitureنقاشی از صورت
definition, description, compliment, explanation, praise, portraitureتعریف
ترجمه آنلاین
پرتره