portfolio
/pɔːrtˈfoliˌoʊ/

معنی

مقام، کیف کاغذ، کیف چرمی بزرگ
سایر معانی: مقام وزارت، (برای حمل کاغذ و اسناد و غیره) کیف (briefcase هم می گویند)، کیف اوراق و اسناد دولتی، موجودی اوراق بهادار، کلیه ی سهام یک نفر، فهرست سهام و اوراق بهادار (شخص یا موسسه)، عضو کابینه، سهام
[حسابداری] مجموعه اوراق بهادار (ازلحاظ دارنده)
[صنعت] سبد پروژه ها - مجموعه ای از پروژه ها و برنامه ها و سایر فعالیتها که به منظور تسهیل در امر مدیریت موثر آن فعالیت ها و برای رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان گروه بندی شده اند.
[حقوق] مجموع دارایی به صورت اوراق بهادار
[ریاضیات] اوراق بها دار، مجموعه

دیکشنری

نمونه کارها
اسم
position, rank, station, status, office, portfolioمقام
portfolioکیف کاغذ
portfolioکیف چرمی بزرگ

ترجمه آنلاین

نمونه کارها

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.