portfolio
معنی
مقام، کیف کاغذ، کیف چرمی بزرگ
سایر معانی: مقام وزارت، (برای حمل کاغذ و اسناد و غیره) کیف (briefcase هم می گویند)، کیف اوراق و اسناد دولتی، موجودی اوراق بهادار، کلیه ی سهام یک نفر، فهرست سهام و اوراق بهادار (شخص یا موسسه)، عضو کابینه، سهام
[حسابداری] مجموعه اوراق بهادار (ازلحاظ دارنده)
[صنعت] سبد پروژه ها - مجموعه ای از پروژه ها و برنامه ها و سایر فعالیتها که به منظور تسهیل در امر مدیریت موثر آن فعالیت ها و برای رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان گروه بندی شده اند.
[حقوق] مجموع دارایی به صورت اوراق بهادار
[ریاضیات] اوراق بها دار، مجموعه
سایر معانی: مقام وزارت، (برای حمل کاغذ و اسناد و غیره) کیف (briefcase هم می گویند)، کیف اوراق و اسناد دولتی، موجودی اوراق بهادار، کلیه ی سهام یک نفر، فهرست سهام و اوراق بهادار (شخص یا موسسه)، عضو کابینه، سهام
[حسابداری] مجموعه اوراق بهادار (ازلحاظ دارنده)
[صنعت] سبد پروژه ها - مجموعه ای از پروژه ها و برنامه ها و سایر فعالیتها که به منظور تسهیل در امر مدیریت موثر آن فعالیت ها و برای رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان گروه بندی شده اند.
[حقوق] مجموع دارایی به صورت اوراق بهادار
[ریاضیات] اوراق بها دار، مجموعه
دیکشنری
نمونه کارها
اسم
position, rank, station, status, office, portfolioمقام
portfolioکیف کاغذ
portfolioکیف چرمی بزرگ
ترجمه آنلاین
نمونه کارها