معنی

بطور ناچیز، بطور غیر کافی، بطور فقیرانه
سایر معانی: بد، ناکافی، به طور بد، کم (رجوع شود به: poor)، (نظر) مخالف، (داوری) بد، (عامیانه) ناسالم، بیمار، دارای نقاهت، دارای کسالت، ناخوش

دیکشنری

ضعیف
قید
poorlyبطور ناچیز
poorlyبطور غیر کافی
poorlyبطور فقیرانه

ترجمه آنلاین

ضعیف

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.