polychromatic
/ˌpɑːliːkroʊˈmætɪk/

معنی

رنگارنگ، چند رنگ، بسیار رنگ
سایر معانی: (دارای رنگ های گوناگون یا متغیر) چند فام، چند رنگه
[نساجی] چند رنگی

دیکشنری

چند رنگی
صفت
variegated, polychromatic, polychromeچند رنگ
colorful, motley, multicolored, varied, kaleidoscopic, polychromaticرنگارنگ
polychromaticبسیار رنگ

ترجمه آنلاین

چند رنگی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.