plumbic
/ˈplʌmbɪk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

سرب دار، سربی، وابسته به سرب
سایر معانی: دارای سرب سه ظرفیتی، سرب سان، plumbous سرب دار

دیکشنری

ولتاژ
صفت
lead, plumbic, plumbiferous, plumbousسرب دار
plumbic, plumbousوابسته به سرب
leaden, plumbeous, plumbic, plumbous, saturnineسربی

ترجمه آنلاین

لوله کشی

واژه‌های مشابه

plumbicon

[برق و الکترونیک] پلامبیکن علامت تجاری ان.وی.فیلیپس برای لامپهای دوربین تلویزیونی ساخت این شرکت.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش