pleach
معنی
در هم بافتن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن
سایر معانی: (شعر قدیم) بافتن (گیسو)
سایر معانی: (شعر قدیم) بافتن (گیسو)
دیکشنری
تمیز کردن
فعل
intertwine, pleach, tangleدرهم پیچیدن
pleachدرهم گیر افتادن
interlock, intertwine, interweave, interlace, inweave, pleachدر هم بافتن
ترجمه آنلاین
پاک کردن