plaid
معنی
پارچه پیچازی، شطرنجی
سایر معانی: (شمال اسکاتلند) شال گردن پشمی (با طرح خطوط متقاطع)، پارچه ی پیچازی
[نساجی] پارچه چهارخانه رنگی - پارچه شطرنجی - طرح چهاخانه رنگی - طرح شطرنجی
[ریاضیات] پیچازی
[آمار] چهارخانه ای
سایر معانی: (شمال اسکاتلند) شال گردن پشمی (با طرح خطوط متقاطع)، پارچه ی پیچازی
[نساجی] پارچه چهارخانه رنگی - پارچه شطرنجی - طرح چهاخانه رنگی - طرح شطرنجی
[ریاضیات] پیچازی
[آمار] چهارخانه ای
دیکشنری
پلید
اسم
plaid, tartanپارچه پیچازی
صفت
checkered, plaid, checked, chequeredشطرنجی
ترجمه آنلاین
چهارخانه