pigmentation
/ˌpɪɡmənˈteɪʃn̩/

معنی

رنگ، رنگی شدن، تجمع رنگدانه ها در بافتها
سایر معانی: (پوست و یاخته ی گیاهی و حیوانی) رنگ، رنگیزگی، چرده
[نساجی] پیگمنت - رنگدانه - رنگیزه - رنگرزی با رنگدانه - رنگرزی پیگمنتی

دیکشنری

رنگدانه
اسم
color, paint, dye, hue, tint, pigmentationرنگ
pigmentationرنگی شدن
pigmentationتجمع رنگدانه ها در بافتها

ترجمه آنلاین

رنگدانه

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.