معنی

پر سر و صدا
سایر معانی: 1- خلنده، آژنده، سوراخ کننده 2- نافذ، هناینده، تیز، بلند، کرکننده، تیزبین، مافذ، سورا کننده

دیکشنری

پر سر و صدا
صفت
noisy, piercing, tumultuous, deafening, loud, vociferousپر سر و صدا

ترجمه آنلاین

سوراخ کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.