picturesque
/ˌpɪkt͡ʃəˈresk/

معنی

زیبا، بدیع، خوش منظره، شایان تصویر
سایر معانی: (منظره) زیبا، دیدنی، تماشایی، تصویر کردنی، جالب، زنده، گیرا، تصویر مانند، فرتورسان، عکس مانند، مناسب برای نقاشی، ناروال، نامتعارف، غیرعادی و جالب

دیکشنری

زیبا
صفت
beautiful, cute, elegant, handsome, picturesque, fairزیبا
picturesqueخوش منظره
exquisite, novel, original, picturesque, newfoundبدیع
picturesqueشایان تصویر

ترجمه آنلاین

زیبا

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.