معنی

ترکیب، ساختمان بدن، هیئت، هیکل، سازمان بدن
سایر معانی: جثه، قد و قواره، بدن، پیکر، وضع جغرافیایی، بنیه، رمق

دیکشنری

بدنسازی
اسم
temple, physique, statue, habitus, fan, ginkهیکل
anatomy, physiqueساختمان بدن
combination, composition, syntax, mixture, compound, physiqueترکیب
physiqueسازمان بدن
astronomy, corps, configuration, hue, physiqueهيئت

ترجمه آنلاین

فیزیک بدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.