phonographic
/ˌfoʊnəˈɡræfɪk/

معنی

دستگاه ضبط صوت، گرامافون، گرام، صدا نگار
سایر معانی: وابسته به گرامافون (یا گرام)، گرامافونی، phonograph صدا نگار، دستگاه ضبط صوت
phonographic(al)
مبنی بر قاعده تندنویسی ارزوی صدا، فونوگرافی

دیکشنری

فونوگرافی
صفت
phonographicدستگاه ضبط صوت
phonographicصدا نگار
phonographicگرامافون
phonographicگرام

ترجمه آنلاین

فونوگرافی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.