persuasive
/pərˈsweɪsɪv/

معنی

مناسبت، متقاعد کننده، متقاعد کننده، تشویقی، وادار کننده، مجاب کننده
سایر معانی: وادارگر، پذیراننده، قانع کننده

دیکشنری

متقاعد کننده
اسم
persuasiveمتقاعد کننده
relation, reason, relationship, connection, urge, persuasiveمناسبت
صفت
convincing, persuasive, cogentمتقاعد کننده
persuasiveمجاب کننده
persuasive, hortative, hortatoryتشویقی
impellent, persuasiveوادار کننده

ترجمه آنلاین

متقاعد کننده

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.