personable
معنی
جذاب، موقر، خوش قیافه، شخصی، با شخصیت، خوش سیما
سایر معانی: (شخصیت) خوشایند، دلپذیر، دوست داشتنی، تودل برو
سایر معانی: (شخصیت) خوشایند، دلپذیر، دوست داشتنی، تودل برو
دیکشنری
شخصیت
صفت
personableبا شخصیت
personal, private, own, personableشخصی
handsome, personable, good-lookingخوش قیافه
solemn, dignified, staid, sober, grave, personableموقر
charming, appealing, nifty, cute, slick, personableجذاب
personableخوش سیما
ترجمه آنلاین
با شخصیت
مترادف
aces ، affable ، agreeable ، all heart ، all right ، amiable ، attractive ، charming ، easygoing ، good egg ، gregarious ، likable ، nice ، okay ، pleasant ، pleasing ، presentable ، sweetheart ، white hat ، winning