perseverance
/ˌpərsəˈvɪrəns/

معنی

ثبات قدم، پشت کار، استقامت، مداومت، اصرار
سایر معانی: پیگیری، پافشاری، عزم راسخ، ایستادگی، سرسختی، پایمردی

دیکشنری

استقامت
اسم
stamina, perseverance, backbone, assiduityاستقامت
insistence, persistence, perseverance, tenacity, importunity, yenاصرار
continuance, perseverance, assiduityمداومت
grittiness, perseverance, loyalty, resolution, abidanceثبات قدم
diligence, assiduity, scrupulousness, perseverance, job applicationپشت کار

ترجمه آنلاین

پشتکار

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.