معنی

[حقوق] مزایا، پاداش

دیکشنری

مزایا
فعل
perk, inflate, bloat, distend, fluff, heaveباد کردن
perk, seethe, bubble, gurgleجوشیدن
perkسینه جلو دادن
smooth, clear, shave, perk, hone, filterصاف کردن
perk, primخود را گرفتن
perkسربالاگرفتن
decorate, adorn, primp, blazon, illustrate, apparelاراستن

ترجمه آنلاین

امتیازات

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.