معنی

نقض عهد، سوگند شکنی، پیمان شکنی، گواهی دروغ
سایر معانی: (در دادگاه) شهادت دروغ، دروغ عمدی، نق­ عهد، گواهی دروه
[حقوق] شهادت دروغ، سوگند دروغ

دیکشنری

مجازات
اسم
perjuryگواهی دروغ
perfidy, treason, breach of promise, perjury, violation of a treatyپیمان شکنی
abjuration, perjuryسوگند شکنی
breach, violation, abjuration, perjury, perfidyنقض عهد

ترجمه آنلاین

شهادت دروغ

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.