معنی

مرتکب جنایت یا جنحه
سایر معانی: مقصر به دادن شهادت دروغ، پیمان شکن، نقص عهد کرده، دروه، سوگند دروه خورده، دروغی داده شده

دیکشنری

مجاز است
صفت
perjured, delinquent, committing, culpable, guilty, perpetratingمرتکب جنایت یا جنحه

ترجمه آنلاین

شهادت دروغ

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.