perchance
/pərˈt͡ʃæns/

معنی

شاید، اتفاقا، ممکن است، توان بود
سایر معانی: (قدیمی)، تصادفا، ازقضا

دیکشنری

حواس پرتی
قید
perhaps, maybe, probably, likely, perchance, haplyشاید
perhaps, by the way, suddenly, perchance, hit-or-missاتفاقا
maybe, perhaps, mayhap, perchanceممکن است
perchance, perhapsتوان بود

ترجمه آنلاین

احتمالا

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.