معنی

penetrative, adj•
1- نافذ، نفوذ کننده 2- نفوذی، سوراخ کننده 3- تیز

ترجمه آنلاین

نافذ adj

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.