معنی
سایر معانی: (مجازی) زندانی کردن، محدود کردن، آغل، گودانی، زاغه، کازه، مرغدانی، خباک، حیوانات درون آغل، رجوع شود به: playpen، جای کوچک، در آغل کردن، در زاغه نگهداری کردن، نگارش، نویسندگی، (خودمانی) زندان، هلفدونی، حبس، (جانور شناسی) قوی ماده، (ماده) قو، حیوانات اغل
[کامپیوتر] قلم- ابزاری در برنامه های نقاشی و رسم که برای ایجاد خطوط به کار می رود. گاهی، به شکل اشاره گری شبیه به قلم نشان داده می شود . اکثر برنامه ها امکان می دهند تا پهنای نوک قلم، شکل نوکم قلم و حد تابع کنترل شود . این تنظیم ها معمولاً تحت منوهای attributes یا preferences انجام می شود . برای کسب اطلاع بیشتر نگاه کنید به راهنمای برنامه ی خودتان .
[زمین شناسی] صخره، برآمدگی سنگی یک برآمدگی سنگی سوزنی شکل، عنوان مزبور، در جنوب غربی ایالات متحده، بسیار متداول می باشد، ریشه کلمه: واژه ای اسپانیایی به معنای صخره یا سنگ.