partnership
معنی
شرکت در مالکیت، مشارکت، شرکاء، انبازی
سایر معانی: شراکت، معاضدت، همکاری، شرکت
[حسابداری] شرکتهای غیر سهامی
[حقوق] شرکت مدنی، شرکت غیر سهامی، شرکت تضامنی
سایر معانی: شراکت، معاضدت، همکاری، شرکت
[حسابداری] شرکتهای غیر سهامی
[حقوق] شرکت مدنی، شرکت غیر سهامی، شرکت تضامنی
دیکشنری
شراکت
اسم
partnership, association, collectivity, intercommunity, entirety, co-ownershipمشارکت
partnershipشرکاء
accession, partnershipشرکت در مالکیت
partnershipانبازی
ترجمه آنلاین
مشارکت
مترادف
affiliation ، assistance ، association ، band ، body ، brotherhood ، business ، cahoots ، cartel ، chumminess ، clique ، club ، combination ، combine ، community ، companionship ، company ، conglomerate ، conjunction ، connection ، consociation ، cooperation ، cooperative ، corporation ، coterie ، crew ، faction ، firm ، fraternity ، friendship ، gang ، help ، hookup ، house ، interest ، joining ، lodge ، mob ، organization ، ownership ، party ، ring ، sharing ، sisterhood ، society ، sorority ، tie up ، togetherness ، union