partitive
معنی
وابسته به جزء
سایر معانی: مجزا کننده، جداگر، تفکیک کننده، وابسته به تیغه یا دیواره یا تفکیک
[ریاضیات] جداکننده، قسمی
سایر معانی: مجزا کننده، جداگر، تفکیک کننده، وابسته به تیغه یا دیواره یا تفکیک
[ریاضیات] جداکننده، قسمی
دیکشنری
پارتی
صفت
partitiveوابسته به جزء
partitiveوابسته به تیغه یا دیواره یا تفکیک
ترجمه آنلاین
بخشی