parenthetical
معنی
وابسته به دو کمانک، پرانتزی، کمانکی، (قرار داده شده) میان دو کمانک، دارای کمانک
دیکشنری
پرانتز
ترجمه آنلاین
پرانتزی
مترادف
bracketed ، by the way ، episodic ، explanatory ، extraneous ، extrinsic ، in parenthesis ، incidental ، inserted ، intermediate ، interposed ، qualifying ، related ، subordinate