parchment
معنی
کاغذ پوست، نسخه خطی روی پوست اهو
سایر معانی: (پوست حیوان معمولا پوست آهو که روی آن می نویسند یا نقاشی می کنند) کاغذ پوستی، پوستینه، طومار پوستی، دست نوشته (یا سند یا تصویر و غیره) روی پوست، پوست نگاشت، (کاغذ ساخته شده از پلاس و خمیر چوب که ظاهرا مثل پوست است) کاغذ پوست نما، کاغذ روغنی (که حباب چراغ را از آن می ساختند)
سایر معانی: (پوست حیوان معمولا پوست آهو که روی آن می نویسند یا نقاشی می کنند) کاغذ پوستی، پوستینه، طومار پوستی، دست نوشته (یا سند یا تصویر و غیره) روی پوست، پوست نگاشت، (کاغذ ساخته شده از پلاس و خمیر چوب که ظاهرا مثل پوست است) کاغذ پوست نما، کاغذ روغنی (که حباب چراغ را از آن می ساختند)
دیکشنری
پوست پرچم
اسم
parchmentکاغذ پوست
parchmentنسخه خطی روی پوست اهو
ترجمه آنلاین
پوست