paragraph
معنی
ماده، بند، فقره، سرسطر، پاراگراف، پرگرد، فاصله گذاری کردن، انشاء کردن، بند بند کردن
سایر معانی: (در ویرایش و تصحیح متن) علامتی بکار می رود به این معنی: پاراگراف جدید باز کنید، (روزنامه و مجله و غیره) مقاله ی کوتاه، گزارش مختصر، پاراگراف بندی کردن
[کامپیوتر] پاراگراف ؛ بند
[ریاضیات] بند
سایر معانی: (در ویرایش و تصحیح متن) علامتی بکار می رود به این معنی: پاراگراف جدید باز کنید، (روزنامه و مجله و غیره) مقاله ی کوتاه، گزارش مختصر، پاراگراف بندی کردن
[کامپیوتر] پاراگراف ؛ بند
[ریاضیات] بند
دیکشنری
پاراگراف
اسم
paragraph, clause, dam, article, wristband, provisionبند
paragraphپاراگراف
item, paragraph, article, vertebra, point, detailفقره
article, material, matter, female, substance, paragraphماده
main line, paragraphسرسطر
paragraphپرگرد
فعل
joint, paragraphبند بند کردن
paragraphفاصله گذاری کردن
indite, paragraph, redact, writeانشاء کردن
ترجمه آنلاین
پاراگراف