panorama
معنی
چشم انداز
سایر معانی: (یک یا چند تصویر چسبانده به هم که یک منظره ی کامل مثلا منظره ی 180 درجه را نشان می دهد) چشم انداز (کامل)، دورنما، همه نما، گسترنما، زنجیره نما، شرح جامع، تصویر کلی، بررسی فراگیر، رجوع شود به: cyclorama، تصویر گذران، منظره ی گذران، مناظر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
[سینما] حرکت افقی
سایر معانی: (یک یا چند تصویر چسبانده به هم که یک منظره ی کامل مثلا منظره ی 180 درجه را نشان می دهد) چشم انداز (کامل)، دورنما، همه نما، گسترنما، زنجیره نما، شرح جامع، تصویر کلی، بررسی فراگیر، رجوع شود به: cyclorama، تصویر گذران، منظره ی گذران، مناظر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
[سینما] حرکت افقی
دیکشنری
پانوراما
اسم
perspective, outlook, landscape, prospect, view, panoramaچشم انداز
ترجمه آنلاین
پانوراما